سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمان داد که نوشتن یهود را یاد بگیرم . [زیدبن ثابت]
حرف جاسم
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 68385
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 9
........... درباره خودم ...........
حرف جاسم
جاسم
سلا م من شخصیتی هستم دوستار ارتباط اجتماعی با جوانان

........... لوگوی خودم ...........
حرف جاسم
............. بایگانی.............
هوسی نشی
تابستان 1386
پاییز 1385

........... دوستان من ...........
امام حسین

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • از خدا خواستم

  • نویسنده : جاسم:: 85/8/8:: 9:8 عصر

    از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد،
    خدا گفت: نه!
    رها کردن کار توست. تو باید از آنها دست بکشی.
    از خدا خواستم تا کودک معلولم را درمان کند،
    خدا گفت: نه!
    روح او بی نقص است و تن او موقت و فناپذیر.
    از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد،
    خدا گفت: نه!
    شکیبایی زاده رنج و سختی است.
    شکیبایی بخشیدنی نیست، به دست آوردنی است.
    از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد،
    خدا گفت: نه!
    من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را فراچنگ آوری.
    از خدا خواستم تا از رنج هایم بکاهد،
    خدا گفت: نه!
    رنج و سختی ، تو را از دنیا دورتر و دورتر، و به من نزدیکتر و نزدیکتر می کند.
    از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد،
    خدا گفت: نه!
    بایسته آن است که تو خود سر برآوری و ببالی اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند و پر ثمر شوی.
    من هر چیزی را که به گمانم در زندگی لذت می آفریند از خدا خواستم


     و باز گفت: نه.
    من به تو زندگی خواهم داد، تا تو خود از هر چیزی لذتی به کف آری.
    از خدا خواستم یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم، همانگونه که او مرا دوست دارد.
    و خدا گفت: آه، سرانجام چیزی خواستی تا من اجابت کنم!



    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ